اکثر بیمارانی که ازاختلال تعادل حاد رنج می برند اینجا را کلیک کنید به طور خودبخود تنها با درمان با نشانه های
بیماری توسط جامعه پزشکان بهبود می یابند. بنا به دلایلی که درک ما از آن اندک است، برخی از
این بیماران به اختلالات تعادلی مزمن مبتلا می شوند که ارزیابی ومدیریت مشکل آنها نیازمند توجه
متخصصین جراحی وپزشکی مختلف می باشد.
سرگیجه واختلالات تعادلی یک مشکل سلامت عمومی قابل توجه در آمریکا و دیگر نقاط می باشد
تخمین تعداد افرادی که در این کشور نیازمند مراقبت های پزشکی برای مشکلات اختلال تعادل و
سرگیجه هستند، حدود 7میلیون در سال می باشد. تقریبا 30% جمعیت بالای 65 سال آمریکا درجاتی
ازdizziness را تجربه کرده اند . هیچ شاخصی وجود ندارد که نشان دهد مشکل اختلال تعادل تحت
تاثیر سن قرار دارند. دیگر مسئله مربوط در این زمینه ،افزایش احتمال سقوط با افزایش سن می
باشد. اختلالات تعادل وdizziness یک عامل خطر مهم برای سقوط سالمندان می باشد. دلیل آن می
تواند از مطالعات اپیدمیولوژیک که نشان می دهد اختلالات تعادل احتمال سقوط آسیب رسان را
افرایش می دهد، استنباط شود بنابراین مدیریت تعادل در سالمندان یک مسئله مهم می باشد. تخمین
زده شده که 30%افراد بالای 65 سال حداقل یک بار سقوط در سال را تجربه می کنند. با این حال
کمتر از 10%این این سقوط ها منجر به شکستگی می شود .20%آنها نیازمند توجه موسسات
پزشکی می باشد. در معرفی برنامه های بیشمار پیشگیری ازسقوط، فرصت ارزیابی کارایی آنها
درکاهش میزان سقوط درافرادی که ریسک سقوط آنها زیاداست، فراهم شده است. دریک بررسی
سیستماتیک Cochrane از 62 مطالعه به صورت تصادفی روی 21000نفر،نویسنده به این نتیجه
دست یافت که برنامه های موثر برای کاهش خطر و میزان سقوط در سالمندان در دسترس می باشد.
نتایجی از این قبیل برنیاز به داشتن تکنیک های کارآمد و موثر برای ارزیابی و مدیریت کلی افرادی
در هر سن باعلایمی ازعدم تعادل ،سرگیجه یا سقوط یا دیگر نشانه هایی از dizziness تاکید می
کند.
این فصل مکمل بالینی برای فصل قبل می باشد. یک درک واضح از مفاهیم و اصول این مباحث
برای فهم اطلاعات موجود در این جا ضروی می باشد. آناتومی و فیزیولوژی سیستم تعادل و
وستیبولار یک اصل کلی در کنار تفسیر تاریخچه گیری بیمار ،علائم ،نشانه ها و نتایج تست های
آزمایشگاهی موجود می باشد. در این ارتباط یک کلمه در فهرست واژگان مهم می باشد. به طور
تیپیک، واژهdizziness زمانی که بیمار آن را برای توصیف مشکلاتش به کار می برد، ارزش
اطلاعاتی کمی دارد .این واژه یک اصطلاح کلی است که برای توصیف محدوده ای از نشانه های
بیمارازسرگیجه واقعی (احساس چرخش محیط به دور بیمار یا چرخش بیماردرمحیط) تا علائمی شبیه
بیهوشی (ازهوش رفتن یا منگی ) ویا شکایت بیمارازعدم تعادل یا بی ثباتی هنگام ایستادن یا راه
رفتن به کارمی رود. واژه dizziness می تواند برای توصیف ترکیب همه این علایم ذکر شده نیز به
کار رود. بنابراین هنگام تایخچه گیری ازبیمار تلاش بر این است که از این واژه استفاده نشود.
منبع:
https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%d8%aa%db%8c%da%a9%d9%86/